جدول جو
جدول جو

معنی کاسه بشکنک - جستجوی لغت در جدول جو

کاسه بشکنک
(سَ / سِ بِ کَ نَ)
شقایق. ارمونی. شقیق. الاله. شقایق النعمان. لالۀ نعمان. شقر. لالۀ دلسوخته. لالۀ داغدار. رجوع به شقایق شود
لغت نامه دهخدا
کاسه بشکنک
شقایق نعمانی شقایق النعمان
تصویری از کاسه بشکنک
تصویر کاسه بشکنک
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ / سِ شِ کَ نَ)
اسم فارسی شقایق النعمان است، اسم فارسی شقراق است و نیز به فارسی سبزک نامند
لغت نامه دهخدا
(پَ / پِ)
بکنایه اطفال که با خود بمیهمانی برند. ج، کاسه شکنان:
با خویشتن آورده بهر مائده ای بر
کاسه شکنان زله کشان لقمه ربایان.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
تصویری از کاسه شکنک
تصویر کاسه شکنک
شقایق نعمانی، شقراق شیر گنجشگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاسه شکن
تصویر کاسه شکن
آنکه کاسه ها را بشکند، کودکی که با خود بمهمانی برند: (با خویشتن آورده بهر مایده ای بر کاسه شکنان زله کشان لقمه ربایان) (سوزنی)
فرهنگ لغت هوشیار
نام گلی شبیه بنفشه و بزرگ تر از آن
فرهنگ گویش مازندرانی